سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط مجنون در 89/4/20:: 7:7 عصر

استاد سلام ! خوب هستید؟

آقای عزیز ، با توجه به دیدگاههای قبلی و نظرات فعلی شما ، حالا قسم حضرت عباس را باور کنیم یا ....؟

آقایِ واعظ ! هادیِ نسل جوان! اندیشمند معزّز و فقیه معاصر !

مقاله سرّ قعود را باور کنم که در آن حدیثی که در کشف المهجّه سیدبن طاووس آمده را گونه ای تاویل و تفسیر کردید و بعد از انتخابات و نقل آن حدیث توسط اکبر هاشمیِ رفسنجانیِ کرمانیِ بهرمانیِ نوقی در نماز جمعه کذایی تهران ، طور دیگر ...آیا در دفاع از این و آن ، گذشته خود را زیر پا گذاشتید؟ ...راستی قدیم تر ها راست تر می گفتید یا الان ؟ مبانی آن موقع شما اشکال داشت یا مبانی الان؟

استاد در حال تدریس

استاد سلام ! خوب هستید؟

راستی استاد دیدم در مذمّت دولتی شدن و حکومتی شدن حوزه هشدار داده اید.بر اساس سوابقی که از شما در اینترنت دیدم اعم از نگارش و درج مقالات علمی در تبیین حکومت اسلامی و نظریه ولایت فقیه در مجله حکمت اسلامی یا دبیرخانه خبرگان رهبری و الخ ، آن موقع که این نوع حکومت و نظریه حاکم بر آن را تئوریزه می کردید ایراد نداشت؟ آن موقع حوزه حکومتی و دولتی نشد؟ استاد لابد در ازای این مقالات و تالیفات ، حق تالیف و حق نشر هم دریافت کرده اید (نوش جانتان و گوارای وجود) ولی این وابستگی علما و فضلا به دولت و حکومت نبود؟ چه شد که ناگهان اینگونه شد؟

استاد سلام ! خوب هستید؟

بدلیل ارادت سابقی که به شما داشتم و خاطرات خوش از منابر و وعظ های شما ، به همان میزان دوست دارم تکرار کنم و بنویسم " استاد سلام ! خوب هستید؟ " و مرتبا در قالب سرفصلهایی سوالاتی را از شما بپرسم ولی حیف که وقت ضیق است و شاید اثری هم نداشته باشد...این وجیزه هم جهت تسکین خود و برخی جوانان مانند خود نگاشتم که به سودای حرفهای شما ....حالا معنی حدیث انظر الی ما قال و لاتنظر الی من  قال را دریافتم .آقای عزیز ! ما بر اساس آموزه های بنیادین این نظام یاد گرفته ایم که اسلام و انقلاب به اشخاص و افراد وابسته و متکی نیست حتی اگر به بزرگی و گُندِگی یک شاه باشند یا مرجع تقلیدی مثل منتظری ...طبق فرمایش ولی امرمان آموخته ایم که انقلاب ریزش دارد و صد البته در کنار آن رویش ، دین خدا و حرکتهای خداگونه همانند انقلاب اسلامی ایران رهین منّت هیچ کس نیست ،چنانکه سلسله جُنبان این حرکت و بنیانگذار انقلاب اسلامی خود را خادم و نوکر ملت می نامید ؛ و لاتمنو علی اسلامکم ....

استاد سلام ! خوب هستید؟

قاعدتا در دفاع از عملکرد قبل و بعد از انتخابات تان ، عملکرد دولت نهم و دهم و دکتراحمدی نژاد را مستمسک قرار می دهید ولی می دانم ، می دانید و می دانند که ریشه نظام را هدف گرفته اید استاد سابق و نه دولت را ! تَبَر قلمتان بُن مایه نظام را دارد می زند . ستون خیمه را می زنی مسلمان! می دانم ، می دانید و می دانند که تعریف برخی افراد و گروهها از شما که پیش از این احوال شما را هم نمی پرسیدند ، به همین علت است... بنده و امثال بنده شما را استاد و واعظ سابق می خواهیم ، البته اگر خنّاثان بگذارند .راستی چه شده که سخنان تان در سایت مجمع روحانیون سازشکار و نه مبارز درج می شود و در محلات در وبلاگ جلبکهای سبز و حامیان جریان فتنه و یا برخی سایتهای مجرم و فیلتر شده؟این حامیان فعلی قبلا کجا بودند و اصولا چه نسبتی میان شما و آنان وجود دارد؟

اصولا این مطلب اندازه بال مگسی در شما عالم بزرگوار اثر نخواهد گذاشت ولی با علم به این مطلب و حتی با علم به تمسخر احتمالی امثال این مطلب در جمع ها و محافل خویش ، فقط این مطلب را نگاشتم تا بدانید یک جوان دانشگاهی حتی در گوشه شهر کوچکی مثل محلات که از بسیاری جریانات دور است ، خوب می فهمد چه می کنید ...من که از علم حوزوی و ادبیات عرب اندوخته زیادی ندارم یا شاید اصلا نداشته باشم به جز عربی دوران دبیرستان و چند واحد متون عربی دانشگاه ، ولی چند پرده ای را که ذکر کردم نیاز به علم حوزوی و آشنایی با فقه و کلام و فلسفه و منطق و غیره ندارد و یا خود شنیده ام از شما یا با واسطه های مستقیم و امین ...

استاد سلام ! خوب هستید؟

شما خواسته یا ناخواسته وارد عالَم سیاست از نوع تلاش برای کسبِ قدرت آن شده اید و نه نظریه پردازی ، طبیعتا باید هزینه آن را هم بپردازید.کسی که به عضویت ستاد سایه یک کاندیدای خاص در شهر قم در می آید ، باید هم تبعات آن را بپذیرد . روشن عرض کنم که شما منحصرا آقای تئوریسین و فقیه سابق نیستید ؛ استاد شما اکنون یک نظریه پرداز و همچنین یک فعال سیاسی هستید البته علیرغم همه پنهان کاری و رعایت ملاحظات.استاد عزیز! شرکت در فعالیتهای سیاسی –انتخاباتی لوازمی دارد که حتما شما اندیشمند گرامی با پذیرش آنها به این عرصه پرخطر وارد شده اید که یکی از بدیهی ترین آنان پذیرش نقد است. به صورت هماهنگ یا ناهماهنگ پس از نگارش قسمت اول این مطلب ، هجمه ای همراه با فحش و اهانت علیه نگارنده این مطلب آغاز شد .استاد راستی این دوستداران و علاقمندان شما جز اهانت و فحاشی هنر دیگری ندارند؟ ما را به اینها فروختید؟ شما به چنین یاران جدیدی افتخار می کنید؟استاد راستی یارانِ کفِ خیابانی بهتر هستند یا بچه مسجدی ها و حزب اللهّی ها؟

به یاد دارم که پس از خطبه های نماز جمعه مقام معظم رهبری ، جمعی از فضلای قم(گمان می کنم 150 نفر) از جمله شما و اخوی مکرّم آقای شیخ هادی سروش ، طی بیانیه ای این سخنان را فصل الخطاب خواندید . آیا شما و اخوی گرامی هنوز به آن بیانیه و مفاد آن اعتقاد دارید؟ چقدر در راستای تحقق بیانیه خودتان تلاش کردید؟

در انتها بخشی از وصیتنامه مرحوم آیت الله شیخ خلیل سروش محلاتی ابوی معظّم را برای تذکر می آورم که خطاب به شما که قاعدتا وصی ّ ایشان بوده اید ، گفته اند :

"...فصل پنجم که فکر کردم شاید وظیفه باشد در مسائل سیاسی کشور هم به نظرم مواظب باشیم که تندروی که همان افراط است در طرفداری از جریان و گروهی نداشته باشیم که اگر خدای نخواسته چنین شدیم یک روز متوجه می شویم که از دینمان مایه گذاشتیم و خرج دنیای دیگران کردیم . آری آنچه که نظر بنده است آن است که اول اسلام و دین و احکام نورانی قرآن شریف ، سپس مسایل دیگر لذا اینجانب با هر کس که اندیشه او از غرب و اندیشه آنها سرچشمه می گیرد و مستقیم یا غیرآن اسلام را کارآمد نمی داند و به بهانه های مختلف می خواهد جامعه را از دین و اسلام جدا نماید یا بی تفاوت کند از او متنفرم و طرفدارهای چنین اشخاصی را هم نمی توانم انسانهای مومنی بدانم لذا از ابتدای نهضت حضرت امام سلام الله علیه در مسجد اعظم در سال 1342 که فریاد می زد ای مسلمانها! ای حوزه های علمیه! ای مراجع! اسلام در خطر است وسخن اول از اسلام بود و امروز نیز همانگونه سخن را از رهبریت نظام می شنویم و باید هوشیار باشیم ..."(آیت صدق و صفا؛یادنامه آیت الله سروش محلاتی صفحه 103)

آیت الله سروش محلاتی

جناب آقای محمد سروش ! وجدان خویش را حکم قرار داده و قضاوت نمایید که چقدر به این وصایا پایبند ماندید و در صورت ادامه حیات آن مرحوم ، چه میزان از عملکرد کنونی شما رضایت داشتند؟ آیا سخنان منقول از شما در مسجد بقیه الله(عج) نارمک(مسجد ابوی گرامی) در حمایت آشکار و تمام قد از جریان فتنه را که به صورت عریان و آشکار برای براندازی و مقابله با رهبری به عرصه آمده بود ، تحمل می نمودند؟ کافی است از میان مستمعین و نمازگزاران همان مسجد نظرسنجی کنید .صدالبته که عموم مردم و مومنین در دیدگاه شما جایگاهی ندارند و شما فقط اندیشمندان را به حساب می آورید و در مقولات اخلاقی این خود ابتدای خطر است ...

در پایان دعا می کنم شریعتمدار باشید ولی نه با هر شریعتمداری !

دعا می کنم شما و بنده از ضیاء مرتضی علی(ع) بهره مند گردیم و نه هر ضیائی !

از خداوند می خواهم ورع را نصیب شما وبنده کند ، البته نه هر ورعی!

دعا می کنم قلب تان مِهرریز(نه مهریز) انوار الهی باشد و با علامه طباطبایی محشور شوید و نه هر طباطبایی دیگری .و دعاهای فراوان دیگر...

راستی ، استاد سلام ! خوب هستید؟



درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پیوندها