سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ارسال شده توسط مجنون در 90/5/27:: 5:45 عصر

امام راحل عظیم الشان(ره):

مراتب کمالات انسان برای ورود به ضیافت خدا زیاد است و باید از مقدمات شروع شود و مقدمات، همان توجه به غیر نداشتن و جز خدا ندیدن و هیچ چیز غیر از او نداشتن است. در اینجا باید عرض کنم که از همه مردم این معنا مطلوب است و اگر مردم بخواهند در ضیافت خدا وارد شوند، باید به اندازه وسعشان از دنیا اعراض کنند و قلبشان را از دنیا برگردانند.

پیر جماران

رهبر معظم انقلاب :

من به همه‌ شما مردم عزیزمان توصیه می‌کنم، امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرع، توبه و انابه و توجه به پروردگار، جزو وظایف همه‌ ماست. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصی‌تان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید.از خدای متعال توجه بخواهید؛ از خدای متعال مغفرت بخواهید؛ از خدای متعال انابه و حال و توجه بخواهید.امشب را قدر بدانید. شب بسیار مهمی است؛ شب بسیار عزیزی است. به ولی عصر، ارواحنا‌ فداه، توجه کنید؛ به در خانه‌ی خدا _مسجد_بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته‌هایتان را بگیرید. بنده هم از همه شما ملتمس دعا هستم



ارسال شده توسط مجنون در 90/5/23:: 12:13 صبح

گفتم: این مطلب فقیه حیله گذار یا حیله گریز، عجیب به پرِ قبایِ بعضی ها برخورده و ...

گفت: واقعا هم بابت این ناراحتی حق دارند... راستی من که از این سطح ارتباطات و تعاملات اینها با بخشی از حاکمیت و حمایتهای بعمل آمده از آنها اطلاع نداشتم.

گفتم: راستش بنده خودم هم دارم تعجب می کنم. این همه فحش به حاکمیت و نظام و حتی اتهام انحراف نظام از آرمانهای خودش، ولی دریغ از کوچکترین برخورد و حتی اخم.

گفت: چطور ممکنه؟

گفتم: ماجرای مدحی را که فراموش نکرده اید. شاید نظام برای برای مدیریت موضوع دگراندیشی و کنترل این حوزه، دست به ابداع زده و اجازه داده مُهره ای با برخورداری از حمایتهای نظام به میدان داری دراین زمینه بپردازد تا عرصه برای سایر مدعیان تنگ شود و مدیریت این حوزه هم از دست نظام خارج نشود و ...

علامت سوالمدحی شماره 1

 

گفت: چه بلا!

گفتم: یه لطیفه یادم اومد. یه روز یه بچه به بزرگترش گفت اجازه می دی برم با اکبر بازی کنم؟ بزرگترش گفت نه پسرم، اکبر بچه خوبی نیست. آدم باید همیشه با دوست بهتر از خودش بازی کنه. بچه گفت پس اجازه بده اکبر بیاد با من بازی کنه!



ارسال شده توسط مجنون در 90/5/8:: 10:40 عصر

مدتی است روحانی ساکن قم با نام محمدسروش (محلاتی) خبرساز شده است. این فرد بیشترین انتساب و تعلقش به محلات، بواسطه تولد پدرش در این شهر است و بدین واسطه بدنبال دست و پا کردن پسوندی برای فامیل خود یعنی سروش می باشد تا از این طریق وجهه حوزوی وی تقویت گردد.

آقای محمد سروش که خود را مارتین لوتر حوزه علیمه قم می پندارد، مدتی است اقدام به نظریه پردازیهای خاص درامور اجتماعی-حکومتی همانند استاد خویش شیخ یوسف صانعی (در امر فتوا) می نماید. طبیعی است اینگونه نظریه پردازیها نیازمند چند عامل اولیه است:

پشتگرمی، بهره گیری از منابع مالی به شکل مُکفی، دلِ خوش(به مقدار لازم)

اول - پشتگرمی به کانونهای قدرت:

در خصوص دلگرمی به کانونهای قدرت باید عرض کرد وقتی شما به راحتی به دفتر رئیس مجمع تشخیص تردد دارید و فِرت و فرت باهاشون جلسه دارید باید هم دلگرم باشید. وقتی شخصی مانند محمد سروش مستظهر به حمایت امرای دادگاه ویژه روحانیت همانند حجت الاسلام س می باشد و برای امور مختلف با ایشان مشورت مینماید، باید هم حرفهای متفاوت بزند و برای همه خط و نشان بکشد... پشت گرمی هم چیز خوبی است، نه؟ هر کاری خواستید می کنید و از دیگر سوی مصون از هرگونه برخورد باشید؛ حتی یک اَخم.

دوم - منابع مالی:

....یعنی هیچی، اگر چیزی بگویم باز می گویند تهمت زده شده، فقط می گویم منابع مالی خوب چیزی است، خوووب...

سوم - دلِ خوش:

درخصوص موضوع دلِ خوش شاید در آینده با شما سخن گفتم، شاید این دلخوشی آقای سروش که خود خوب می داند، قطع گردد!

بدیهی است با بهره گیری ازمنابع مالی و حمایتهای روشن و آشکار برخی از مسئولین، بابابزرگ بنده هم می توانست نظریه پردازیهای اینگونه داشته باشد و با نظام حاکم دربیافتد و فیگور اپوزیسیون بگیرد. کسی که خود را فردی پاکدست و فارغ از هرگونه ارتباط با حاکمیت می خواند، از اینگونه ارتباطات و مصونیتهای آهنین با حامیانش سخن گفته است؟ آیا حامیان می دانند این فرد منتقد، تا چندی پیش با بهره گیری از امکانات و منابع عمومی مختلف (اعم از مالی و...) به تئوریزه کردن نظریه ولایت فقیه و نقد آزادی می پرداخته و اصلاحات سیاسی-اجتماعی مطرح شده را به چالش می کشید؟ تاکنون نشنیده ام این استادِ معظم جسارت پس گرفتن آشکار و روشن سخنان و مواضع سالهای گذشته را از خود نشان داده باشد. براستی اگر تغییری در مبانی فکری ایشان ایجاد شده، چرا به راحتی طرح نمی گردد؟

آیا براستی استاد معظم حاضر است منابع مالی خصوصا حق التحریرهای مقالات و کتب پیش از دوران استحاله را به مبادی اولیه بازگرداند، مگرنه اینکه از آن مبانی رویگردان شده است؟

آیا استاد حاضر است بدون اتکا به کانونهای قدرت و ثروت، شوریده سر به اصول حمله کند؟

آیا ...

راستی تا مطلب تموم نشده باید عرض کنم جوش نیاورید، در خصوص عنوان مطلب به آقای محمدسروش اهانت نکردم، بلکه این عنوانِ مقاله جدید ایشان می باشد...



درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پیوندها