سایت رسمی آقای هاشمی رفسنجانی ضمن انتشار خاطرات وی اعلام کرد میرحسین موسوی با طرح اینکه احتمال بمباران وجود دارد، خواستار تعطیلی کارخانه پلی اکریل اصفهان بود.
این سایت با درج روزشمار خاطرات هاشمی رفسنجانی از روز 6 مرداد 1365 و در مطلبی با عنوان «موسوی به فرمانده جنگ پیشنهاد کرد: پلی اکریل اصفهان به جهت خطر بمباران هوایی تعطیل شود!»، می نویسد «سرهنگ جمالی جانشین فرمانده نیروی زمینی آمد. گزارش سمینار امنیت بین المللی ژنو را داد. انستیتوی مطالعات استراتژیک برگزار کرده بود. او خواستار تعجیل در تعیین فرمانده نیروی زمینی شد.عصر تلفنی گفتم و احتمال انتخاب شدن سرهنگ حسنی سعدی را مطرح کردم. کمی ناراحت شد و گفت در صورت آمدن آقای حسنی سعدی، نمی تواند به عنوان جانشین ایشان عمل کند. نخست وزیر و وزیر کشور پیشنهاد تعطیل شدن کارخانه پلی اکریل اصفهان را به خاطر احتمال بمباران شدن مطرح کردند. از نیروی هوایی پرسیدم، گفتند از فردا هواپیمای اف 14 در فضای اصفهان و تهران خواهند گماشت و امنیت نسبی دارد...».شایان ذکر است محسن رفیق دوست وزیر سپاه در کابینه موسوی اخیراً در مصاحبه ای ضمن دفاع از هاشمی رفسنجانی، انتقاداتی را متوجه عملکرد موسوی در زمان جنگ کرده و گفته بود: درست قبل از پذیرش قطعنامه ما احساس می کردیم که مملکت امکانات وسیع نداشت ولی این مهم نبود. مهم این بود که این امکانات آن طور که نظامی ها می خواستند درخدمت جنگ قرار نمی گرفت. یعنی اکثر اوقات در دولت با پیشنهادهایی که برای جنگ می شد مخالفت می کردند و دائم می گفتند شماکه می دانید نمی توانید بغداد را بگیرید چرا ول نمی کنید؟چرا جنگ را تمام نمی کنید؟ این حرف ها در درون دولت زده می شد. برای همین آقای هاشمی من را صدا کرد و گفت: برو در وزارتخانه ات بشین، من می خواهم توپ را به زمین دولت بیندازم. سپس حکم داد که میرحسین موسوی رئیس ستاد، آقای بهزاد نبوی معاونت لجستیک و آقای خاتمی معاونت تبلیغات جنگ شوند. حالا دولت خودش باید می جنگید و آقای هاشمی با این کار دولت را به وسط میدان برد که منجر شد به آن نامه ها. آقای هاشمی می گفت دولت شعار جنگ می دهد ولی تماماً در خدمت جنگ نیست باید تکلیف را روشن کنیم.
گفتنی است که طی ماههای اخیر سران فتنه میرحسین موسوی را نخست وزیر دوران دفاع مقدس می نامیدند و اکنون خاطرات آقای هاشمی نشان می دهد که او نه فقط در خدمت جنگ نبود بلکه در کار جنگ کارشکنی نیز می کرد.
دیدگاه :
اول -محسن رفیق دوست خودش چنگی به دل نمی زند و اگر نبود عدم ولایتمداری گروههای سیاسی اعم از چپ و راست تا به حال به وضعیت امثال ایشان رسیدگی شده بود و ...
دوم - نقل این خاطرات به معنی تایید مورخ نبوده بلکه از سر بیکاری و بطالت و صرفا جهت فعال نشان دادن وبلاگ آورده شده است .
سوم- واقعا اداره جنگ یا پشتیبانی و تبلیغات آن دست چه افراد دلسوز و متعهدی بوده است ؟ حیف که اگر اداره کنندگان جنگ کمی با امام راحل عظیم الشان و منویات ایشان همسو و هم جهت بودند چه ها که نمی شد؟ آیا نوشیدن جام زهر لازم بود؟...