یکی از خوانندگان خوش ذوق وبلاگ جزیره مجنون داستانی را ارسال نموده که توجه شما را به این داستان جلب می نمایم . در ضمن منتظر دریافت نوشته ها و مطالب خوب شما خوانندگان محترم وانعکاس آنها در این وبلاگ هستم .

...روزی روزگاری تو یه شهر کوچیک تو یه استان مرکزی تو یه کشور فرضی، یه آقایی گاهگاهی تو یه مسجدی مجلس وعظ و خطابه‌ای داشت.
اون آقای خوش صدا و سیما که به همت یه مشت بچه حزب اللهی و غیر و ذلک مجلس گرمی هم داشت؛ منش سیاسی خاصی هم داشت که خیلی‌ها نمی دونستند و بعضی‌ها میدونستند.
منش سیاسی اون آقاهه خیلی با حال بود. هم پدری پدر امت را قبول داشت و براش قلم‌فرسایی می‌کرد هم برای اونایی که این چیزا را قبول نداشتند چیز (نوشابه) باز می‌کرد و هر وقت می‌خواست غش کنه اونوری غش می‌کرد.
کعبه آمالش رییس سابق دولت اون کشوره بود و سیبل نفرتش رییس دولت فعلی. ایشون تو وعظ و خطابه شون - که اصرار داشت هیچ وقت سیاسی نبوده و نیست و نخواهد بود!! - به دولت تیکه مینداخت اساسی و البته بسیار زیرکانه و ...انه (جای خالی را خودتون پر کنید!).
ما هم از این ظرایف و لطایف صد در صد عرفانی! و اخلاقی! خبر نداشتیم تا از یکی یه نکاتی شنیدیم ولی به خاطر نسپردیم به جز یکی دو مورد.مثلاً اون واعظ اخلاق مدار محترم شدیداً نگران بودن که نکنه یه وقت مشاور رییس جمهور فعلی اون کشوره، تو کشور آمریکا تحصیل کرده باشه و تدریس کرده باشه و صاحب دانشگاه باشه و نفوذی باشه و جاسوس باشه و...
ما هم گفتیم کاملاً درسته، صد در صد. باید خیلی مراقب بود و... اما اون یکی آقاهه گفت: خوب این که کاری نداره بگردید ببینید این مشاور کیه، تفکرش چیه، کتاباش چیه و... اگه صرف آمریکا بودن جرم باشه که باید اول یقه دکتر چمران را بگیریم و بعدش هم بعضیا دیگه که مصلحت نیست نام ببریم و آلمان و...

تازه یه سوال خیلی ساده. میشه یه نفر جستجو کنه و بگه اون رییس سابق دولت اون کشوره که وقتی آقایون اسمشو برای دفعه اول میبرن دیگه تاب دفعه دوم را ندارن و حالاتی عرفانی پیدا میکنن!، چند تا از وزرا و معاونین وزرا و مشاورینش (پایین‌تر از این پیشکش)، الآن در کشورهای دوست و برادری چون آمریکا انگلیس و برخی کشورهای اروپایی! دیگه مشغول خدمت به نظام مقدس اون کشوره هستن؟ آدمایی که حتی در راستای اهداف آرمانی! مذهبی! خودشون حاضرند علیرغم اعتقاداتشون! کشف حجاب کنن و یا همسرانشون را به کشف حجاب مجبور کنن.
حق گرایی و چیزگرایی (اخلاق گرایی)یعنی همین. اون آقا که چهل سال حضور در آمریکا تکانش نداده مایه نگرانی شده و آدمایی که تا از زیر عبای شکلاتی اون آقاهه در اومدن و رفتن به اون ور آب، کشف حجاب کردن و از نماز خوندن خجالت کشیدن و از این که بچه شون ازشون بپرسه ما چه جور مسلمونی هستیم عصبانی شدن؛ هیچ‌کدام مایه نگرانی نبودند.
واقعاً که آخرالزمان شده!! جناب آقای واعظ که فریاد اخلاق گرایی تون چیز عالم را چیز کرده (منظور گوش عالم را کر کرده!) ولی چند جوان سمپات به تحریک شمای استاد اخلاق! به آزار و اذیت دیگران در منطقه و بیرون از منطقه مشغولند؛ بس است، بیش از این «عرض خود نبرید و زحمت ملت سیمرغ مقام را ندارید».
از ما گفتن و از شما و هواداران عاقل! و متفکرتان! فحش و فضیحت گفتن؛ مثل همیشه.